حکم برطرف نکردن نیاز شوهر

حکم برطرف نکردن نیاز شوهر: ابعاد شرعی قانونی و راه حل های روانشناختی
برطرف نکردن نیاز شوهر توسط همسر بدون وجود عذر شرعی یا قانونی موجه از دیدگاه شرعی دارای آثار اخروی و معنوی است که در روایات به آن اشاره شده و از منظر قانونی نیز می تواند پیامدهای حقوقی مهمی مانند محرومیت از نفقه و امکان ازدواج مجدد برای مرد را در پی داشته باشد. این موضوع از مسائل حساس و بنیادین در زندگی زناشویی محسوب می شود که نه تنها جنبه های فقهی و حقوقی بلکه ابعاد عمیق روانشناختی و عاطفی را نیز در بر می گیرد. تفاهم متقابل احترام به حقوق یکدیگر و تلاش برای حفظ بنیان خانواده از ستون های اصلی دوام و پایداری زندگی مشترک است. در این راستا شناخت دقیق وظایف و حقوق و همچنین درک ریشه های احتمالی بروز چنین مشکلاتی می تواند به زوجین در یافتن راه حل های مؤثر و حفظ استحکام روابط یاری رساند.
کانون خانواده به عنوان سنگ بنای جامعه از دیرباز در تعالیم اسلامی و قوانین مدنی کشورمان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. استحکام این نهاد نه تنها بر پایه پیوندهای عاطفی بلکه بر مبنای تکالیف و حقوق متقابلی استوار است که زن و شوهر در قبال یکدیگر بر عهده دارند. یکی از مهم ترین این تکالیف که تأثیر بسزایی در پایداری روابط زناشویی دارد «تمکین» است. تمکین مفهومی گسترده است که ابعاد مختلفی از زندگی مشترک را شامل می شود و عدم رعایت آن می تواند پیامدهای شرعی حقوقی و حتی روانشناختی جدی را برای زوجین و بنیان خانواده به همراه داشته باشد. هدف از این مقاله تبیین جامع حکم برطرف نکردن نیاز شوهر با نگاهی به ابعاد شرعی قانونی و ارائه راهکارهای عملی و روانشناختی برای حل این چالش است.
مفهوم تمکین و ابعاد آن در زندگی زناشویی
تمکین واژه ای فقهی و حقوقی است که به معنای انجام وظایف زوجیت توسط زن در برابر شوهر و بالعکس به کار می رود. این مفهوم ستون فقرات روابط زناشویی را تشکیل می دهد و رعایت آن برای حفظ تعادل و پایداری خانواده ضروری است. تمکین در دو بعد کلی «عام» و «خاص» مورد بررسی قرار می گیرد که هر یک از آن ها جنبه های متفاوتی از زندگی مشترک را پوشش می دهد.
تعریف تمکین عام و خاص
تمکین عام به معنای اطاعت زن از شوهر در امور کلی زندگی خانوادگی است. این موارد شامل سکونت در منزلی که مرد تهیه کرده است (مگر اینکه حق تعیین مسکن با زن باشد) حسن معاشرت و انجام وظایف مربوط به اداره منزل و همچنین عدم خروج از منزل بدون اجازه شوهر (در صورتی که خروج مغایر با حقوق شوهر یا شئون خانوادگی باشد) می شود. هدف از تمکین عام حفظ نظم و سامان زندگی مشترک و مدیریت خانواده است.
در مقابل تمکین خاص به معنای آمادگی زن برای برقراری روابط زناشویی و برطرف کردن نیاز جنسی شوهر است. این بعد از تمکین از حساسیت و اهمیت بالایی برخوردار است چرا که به یکی از بنیادین ترین نیازهای زوجین و ارکان اصلی تشکیل خانواده مربوط می شود. تمکین خاص جزء حقوق متقابل زوجین محسوب می شود و در صورت عدم وجود موانع شرعی یا قانونی هر یک از طرفین از همسر خود انتظار برطرف شدن این نیاز را دارند. در واقع هدف از ازدواج علاوه بر تشکیل خانواده و مودت پاسخگویی به این نیاز طبیعی و مشروع است.
اهمیت تمکین خاص (نیاز زناشویی) از منظر شرع و قانون
از منظر شرع مقدس اسلام تمکین خاص (برقراری روابط زناشویی) نقشی محوری در استحکام بنیان خانواده و حفظ عفت عمومی جامعه دارد. روابط زناشویی نه تنها راهی برای بقای نسل و ارضای نیازهای طبیعی بلکه ابزاری برای تقویت پیوندهای عاطفی ایجاد مودت و رحمت بین زوجین است. اسلام به این امر نگاهی جامع داشته و آن را عاملی مهم در جلوگیری از مفاسد اجتماعی و گناه می داند. در بسیاری از آیات و روایات بر اهمیت این ارتباط و حقوق متقابل زوجین تأکید شده است.
از نظر قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران نیز تمکین خاص یک وظیفه مهم زوجی است. ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی بیان می دارد: «همین که نکاح به طور صحت واقع شد روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار می شود.» این ماده به طور کلی به ایجاد حقوق و تکالیف اشاره دارد که یکی از مهم ترین مصادیق آن برقراری روابط زناشویی است. عدم تمکین زن از شوهر در تمکین خاص می تواند منجر به ناشزه شدن زن شود که خود پیامدهای قانونی خاصی به دنبال دارد. از این رو هم شرع و هم قانون بر اهمیت و جایگاه ویژه تمکین خاص در دوام و استحکام خانواده تأکید دارند.
حکم شرعی برطرف نکردن نیاز شوهر
در تعالیم اسلامی به روابط زناشویی و برآورده ساختن نیازهای جنسی همسر اهمیت ویژه ای داده شده است. عدم توجه به این نیازها بدون عذر موجه نه تنها بنیان خانواده را سست می کند بلکه از منظر اخلاقی و معنوی نیز دارای تبعات خاصی است. این بخش به بررسی دیدگاه اسلام و روایات مرتبط با حکم برطرف نکردن نیاز شوهر می پردازد.
دیدگاه اسلام و روایات مرتبط
اسلام ازدواج را پیمانی مقدس و رابطه ای بر پایه مودت و رحمت می داند که هدف آن تأمین آرامش و ارضای نیازهای متقابل زن و شوهر است. در این میان برآورده ساختن نیاز جنسی یکی از حقوق و وظایف اصلی محسوب می شود. روایات متعددی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) وجود دارد که بر این موضوع تأکید دارند و عدم تمکین خاص زن بدون دلیل موجه را مورد نکوهش قرار داده اند. برای مثال حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که می فرمایند: «قسم به کسی که جان من در دست اوست اگر مردی همسرش را به بسترش فراخواند و او امتناع ورزد خداوندی که در آسمان است بر او خشمگین می شود تا زمانی که مرد راضی شود.»
همچنین در روایت دیگری آمده است: «هرگاه مرد زنش را به بستر خود فرابخواند و زن به بستر شوهرش نرود و مرد شب را در حال خشم (و نارضایتی) از همسرش سپری کند ملائکه آن زن را تا صبح لعنت می کنند.» این روایات نشان دهنده اهمیت بالای برطرف کردن نیاز جنسی همسر در اسلام است و آن را جزئی از حقوق شوهر بر زن تلقی می کند.
نکته مهم در تفسیر این روایات عدم تحمیل اجبار فیزیکی است. منظور از این احادیث تأکید بر مسئولیت اخلاقی و معنوی زن در قبال شوهر و تلاش برای برقراری ارتباط صمیمانه و ارضای نیازهای مشروع اوست نه اجازه به اعمال زور یا اجبار. بلکه زن باید با اختیار و رضایت قلبی به وظیفه تمکین خاص عمل کند مگر اینکه عذر موجه شرعی یا قانونی داشته باشد.
فتاوای مراجع تقلید
مراجع عظام تقلید نیز بر اساس روایات و اصول فقه اسلامی بر وجوب تمکین خاص زن تأکید دارند. دیدگاه غالب فقها این است که زن شرعاً مکلف است در صورت درخواست شوهر و در صورت عدم وجود عذر شرعی یا مانع قانونی به نیاز جنسی وی پاسخ دهد. این وظیفه به قدری مهم تلقی می شود که برخی فقها عدم رعایت آن را گناه می دانند. البته تمام فتاوا بر لزوم رعایت حقوق متقابل حسن معاشرت و پرهیز از افراط و تفریط در این زمینه از سوی هر دو طرف تأکید دارند.
آثار اخروی و معنوی
علاوه بر پیامدهای دنیوی که در ادامه به آن ها اشاره خواهد شد عدم برطرف کردن نیاز جنسی شوهر بدون دلیل موجه آثار اخروی و معنوی نیز دارد. این آثار شامل خشم خداوند لعنت ملائکه و از دست دادن اجر و پاداش شوهرداری صالحانه می شود. در اسلام شوهرداری نیکو و فراهم آوردن آرامش برای همسر عبادتی بزرگ محسوب می شود و عدم رعایت آن می تواند موجب کاستن از ارزش اعمال نیک دیگر نیز گردد. این دیدگاه زن و شوهر را به سوی همدلی درک متقابل و تلاش برای سعادت دنیوی و اخروی یکدیگر سوق می دهد.
پیامدهای قانونی عدم برطرف نکردن نیاز شوهر
در نظام حقوقی ایران که برگرفته از فقه اسلامی است عدم تمکین زن از شوهر به ویژه در ابعاد خاص دارای پیامدهای قانونی مشخصی است. این پیامدها مجازات کیفری نیستند بلکه آثاری حقوقی (مدنی) دارند که بر حقوق و تکالیف زن در زندگی مشترک و پس از آن تأثیر می گذارند.
ناشزه شدن زن و تعاریف حقوقی آن
زمانی که زن بدون دلیل موجه شرعی یا قانونی از انجام وظایف زناشویی خود (تمکین خاص) یا وظایف کلی زندگی مشترک (تمکین عام) خودداری کند حقوقاً «ناشزه» محسوب می شود. نشوز به معنای خروج زن از اطاعت همسر در انجام وظایف زوجیت است. برای اینکه زن ناشزه تلقی شود و پیامدهای قانونی آن اعمال گردد این نشوز باید در دادگاه خانواده به اثبات برسد. معمولاً مرد با تقدیم دادخواست «الزام به تمکین» به دادگاه این موضوع را مطرح می کند و در صورت اثبات حکم نشوز صادر می شود.
محرومیت از نفقه
مهم ترین و اولین اثر حقوقی ناشزه شدن زن محرومیت وی از دریافت نفقه است. طبق ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی «در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است.» اما ماده ۱۱۰۸ همین قانون تصریح می کند: «هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.» بنابراین استحقاق زن برای دریافت نفقه مشروط به تمکین اوست. در صورتی که دادگاه حکم نشوز زن را صادر کند و او همچنان از تمکین خودداری ورزد مرد دیگر تکلیفی به پرداخت نفقه او نخواهد داشت.
حق مرد برای ازدواج مجدد
یکی دیگر از پیامدهای مهم نشوز زن ایجاد حق ازدواج مجدد برای مرد است. در صورتی که زن ناشزه شود و تمکین نکند و ادامه زندگی برای مرد با مشکل مواجه گردد مرد می تواند با مراجعه به دادگاه و اثبات نشوز همسر اول از دادگاه درخواست «اجازه ازدواج مجدد» نماید. دادگاه پس از بررسی شرایط و احراز عدم تمکین زن می تواند به مرد اجازه ازدواج مجدد را صادر کند حتی اگر همسر اول رضایت نداشته باشد. این موضوع از حساسیت بالایی برخوردار است و دادگاه با دقت به آن رسیدگی می کند.
تأثیر بر سایر حقوق مالی پس از طلاق
نشوز زن می تواند بر برخی دیگر از حقوق مالی او در صورت وقوع طلاق نیز تأثیرگذار باشد هرچند بر همه حقوق تأثیر نمی گذارد. به عنوان مثال:
- **شرط تنصیف اموال:** اگر در سند ازدواج شرط تنصیف (تقسیم اموال مرد در زمان طلاق) گنجانده شده باشد این شرط معمولاً در صورتی اجرا می شود که طلاق به دلیل عدم تخلف زن از وظایف زناشویی یا سوء رفتار مرد باشد. در صورت اثبات نشوز زن ممکن است او از این حق محروم شود.
- **مهریه:** باید توجه داشت که نشوز زن به هیچ وجه موجب از بین رفتن حق مهریه او نمی شود. مهریه به محض وقوع عقد به ملکیت زن درمی آید و در هر شرایطی حتی در صورت ناشزه بودن قابل مطالبه است.
- **اجرت المثل:** اجرت المثل نیز که بابت کارهایی است که زن در طول زندگی مشترک خارج از وظایف زناشویی انجام داده و قصد تبرع نداشته با وجود نشوز زن قابل مطالبه است.
عدم تلقی عدم تمکین به عنوان جرم کیفری
نکته ای که همواره باید به آن توجه داشت این است که عدم تمکین زن از شوهر «جرم کیفری» محسوب نمی شود. به این معنا که زن به دلیل عدم تمکین مجازات هایی مانند حبس شلاق یا جریمه نقدی نخواهد شد. پیامدهای عدم تمکین صرفاً «حقوقی» (مدنی) هستند و شامل محرومیت از برخی حقوق مالی یا اعطای برخی حقوق به مرد می شود. این تفکیک میان جرم کیفری و تخلف حقوقی در درک صحیح تبعات این موضوع بسیار مهم است.
دلایل احتمالی عدم تمکین و راه حل های جامع
برطرف نکردن نیاز شوهر توسط همسر اغلب نشانه ای از یک مشکل عمیق تر در رابطه زناشویی یا چالش های فردی است و به ندرت صرفاً از سر لجبازی یا بی توجهی رخ می دهد. برای حل این مشکل ضروری است که زوجین به ریشه یابی و درک دلایل اصلی بپردازند. این دلایل می توانند ریشه های فیزیکی روانشناختی یا عاطفی داشته باشند.
دلایل فیزیکی و پزشکی
گاهی اوقات عدم تمکین زن ناشی از مشکلات جسمی و پزشکی است که مانع از برقراری رابطه زناشویی می شود یا آن را دردناک و ناخوشایند می سازد. از جمله این دلایل می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- مشکلات هورمونی که منجر به کاهش میل جنسی می شود.
- بیماری های خاص مانند عفونت های ادراری-تناسلی فیبروم رحم اندومتریوز یا واژینیسموس (انقباض غیرارادی عضلات واژن).
- درد هنگام نزدیکی (دیسپارونی) به دلایل مختلف.
- دوران پس از زایمان که بدن زن نیاز به زمان برای ریکاوری دارد.
- یائسگی که می تواند با خشکی واژن و کاهش میل جنسی همراه باشد.
- برخی داروها مانند داروهای ضدافسردگی یا ضدبارداری.
در صورت وجود هر یک از این مشکلات بهترین راه حل مراجعه به پزشک متخصص (متخصص زنان متخصص غدد اورولوژیست) است. تشخیص دقیق و درمان مناسب می تواند به رفع موانع فیزیکی کمک کرده و زمینه را برای بهبود روابط زناشویی فراهم آورد.
دلایل روانشناختی و عاطفی
بخش عمده ای از مشکلات تمکین خاص ریشه های روانشناختی و عاطفی دارد. روابط زناشویی تنها جنبه فیزیکی ندارد بلکه به شدت تحت تأثیر وضعیت روحی و عاطفی زوجین است. از مهم ترین دلایل روانشناختی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
- افسردگی اضطراب و استرس: این اختلالات می توانند به شدت بر میل جنسی و توانایی برقراری ارتباط تأثیر بگذارند.
- تجربیات ناخوشایند گذشته: سوءاستفاده های جنسی در گذشته یا تجربیات منفی از روابط قبلی می تواند منجر به سردمزاجی یا ترس از نزدیکی شود.
- عدم برقراری ارتباط عاطفی کافی: فقدان صمیمیت محبت احترام و گفتگو بین زوجین باعث می شود زن میلی به نزدیکی فیزیکی نداشته باشد.
- مشکلات ارتباطی با همسر: نزاع های مداوم عدم درک متقابل و احساس عدم امنیت در رابطه می تواند میل به نزدیکی را از بین ببرد.
- عدم علاقه به همسر: گاهی ریشه مشکل در از بین رفتن علاقه یا دلزدگی از همسر است.
- سردمزاجی (اختلال کمبود میل جنسی): این یک اختلال پزشکی-روانشناختی است که نیاز به تشخیص و درمان تخصصی دارد.
- خشم و نارضایتی از زندگی مشترک: زمانی که زن از جنبه های دیگر زندگی مشترک (مانند حمایت مالی احترام مشارکت در کارهای خانه) ناراضی باشد این نارضایتی می تواند در عدم تمکین جنسی بروز یابد.
برای حل این مشکلات مراجعه به روانشناس مشاور خانواده یا سکس تراپیست امری ضروری است. این متخصصان می توانند به زوجین کمک کنند تا ریشه های مشکل را شناسایی کرده و با ارائه راهکارهای درمانی و ارتباطی به بهبود کیفیت روابط زناشویی بپردازند.
راه حل ها و توصیه های عملی برای زوجین
در کنار مراجعه به متخصص اقدامات عملی متقابل از سوی زوجین نیز نقش کلیدی در حل این معضل دارد:
- گفتگوی شفاف و همدلانه: زوجین باید در فضایی آرام صادقانه و بدون سرزنش نیازها انتظارات احساسات و نگرانی های خود را با یکدیگر در میان بگذارند. سکوت و پنهان کاری مشکل را پیچیده تر می کند.
- تقویت رابطه عاطفی: گذراندن وقت با کیفیت با یکدیگر ابراز محبت کلامی و عملی احترام متقابل حل مسالمت آمیز اختلافات و ایجاد خاطرات مشترک مثبت می تواند بستر لازم برای بهبود روابط زناشویی را فراهم آورد. صمیمیت عاطفی پیش نیاز صمیمیت فیزیکی است.
- مراجعه به متخصصین: همانطور که اشاره شد نقش مشاور خانواده سکس تراپیست و روانشناس در شناسایی ریشه های عمیق تر و ارائه راهکارهای تخصصی غیرقابل انکار است. آن ها می توانند به بهبود مهارت های ارتباطی مدیریت استرس و درمان اختلالات جنسی کمک کنند.
- نقش متقابل شوهر: شوهر نیز وظیفه دارد با رعایت بهداشت فردی توجه به پیش نوازی و نیازهای عاطفی و جنسی زن ایجاد محیطی امن و دوست داشتنی و پرهیز از رفتارهای تهاجمی یا بی توجهی میل و رغبت را در همسر خود ایجاد کند. روابط جنسی یکطرفه و بدون توجه به نیازها و لذت زن به مرور زمان باعث دلسردی و عدم تمکین او خواهد شد.
موارد مجاز و استثنائات عدم تمکین
با وجود تأکید شرع و قانون بر لزوم تمکین زن موارد و شرایط خاصی وجود دارد که در آن ها عدم تمکین مجاز و موجه تلقی می شود و زن به دلیل آن ناشزه محسوب نمی گردد. این استثنائات برای حفظ سلامت کرامت و حقوق زن در نظر گرفته شده اند.
عذر شرعی و قانونی موجه
در شرایط زیر زن می تواند بدون اینکه ناشزه محسوب شود از تمکین خاص خودداری کند:
- **بیماری:** اگر زن به بیماری مبتلا باشد که برقراری رابطه زناشویی برای او دردناک خطرناک یا مضر باشد عدم تمکین او موجه است. تشخیص این مورد معمولاً با پزشک است.
- **ایام قاعدگی (حیض) و نفاس:** در این ایام برقراری رابطه زناشویی از نظر شرعی حرام است و زن موظف به عدم تمکین است.
- **خوف ضرر بدنی یا جانی:** اگر زن بیم آن داشته باشد که برقراری رابطه زناشویی به او ضرر جسمی یا جانی وارد کند (مانند بیماری های خاص مرد که به زن منتقل شود) می تواند از تمکین خودداری کند.
- **بارداری و شیردهی:** در دوران بارداری یا شیردهی و با تشخیص پزشک مبنی بر مضر بودن رابطه جنسی برای سلامت زن یا نوزاد عدم تمکین موجه است.
- **شرط ضمن عقد:** اگر زن در ضمن عقد نکاح شروطی را مطرح کرده باشد که با تمکین خاص در تعارض باشد و مرد آن را پذیرفته باشد (مانند حق انتخاب مسکن مستقل یا تحصیل در شهری دیگر) عدم تمکین او در حد آن شروط موجه است.
- **عدم تأمین مسکن مناسب و امن توسط شوهر:** اگر شوهر مسکن مناسب و در شأن زن را تهیه نکرده باشد یا مسکن ناامن باشد زن می تواند تا زمان تأمین مسکن مناسب از تمکین عام و خاص خودداری کند.
- **عدم رعایت بهداشت توسط مرد:** در صورتی که مرد بهداشت فردی را رعایت نکند و این امر موجب تنفر یا ضرر برای زن شود زن می تواند از برقراری رابطه خودداری کند.
سوء رفتار زوج
علاوه بر موارد فوق اگر مرد رفتارهایی داشته باشد که زندگی را برای زن دشوار سازد زن می تواند در برخی موارد از تمکین خودداری کند و این امر به عنوان نشوز تلقی نخواهد شد. از جمله این موارد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- **آزار و اذیت جسمی یا روحی زن توسط شوهر (عسر و حرج):** اگر شوهر با ضرب و شتم فحاشی توهین یا سایر رفتارهای آزاردهنده موجب عسر و حرج (سختی و مشقت غیرقابل تحمل) زن شود زن می تواند تا رفع این وضعیت از تمکین خودداری کند و حتی حق طلاق نیز پیدا می کند.
- **عدم پرداخت نفقه توسط شوهر:** اگر شوهر بدون دلیل موجه نفقه زن را پرداخت نکند زن می تواند از تمکین خودداری کند. البته برای این مورد ابتدا زن باید نفقه خود را مطالبه کرده و در صورت عدم پرداخت اقدام به عدم تمکین نماید.
- **وجود بیماری مقاربتی خطرناک در شوهر:** اگر شوهر مبتلا به بیماری مقاربتی خطرناک باشد که سلامت زن را به خطر اندازد زن حق دارد از نزدیکی با او امتناع ورزد.
- **سوء معاشرت مرد و عدم رعایت شأن زن:** اگر مرد به طور مداوم با همسرش سوء معاشرت داشته باشد یا شأن و کرامت او را زیر پا بگذارد زن می تواند از تمکین خودداری کند.
در تمام این موارد لازم است که زن دلایل موجه خود را در دادگاه به اثبات برساند تا ناشزه تلقی نشده و از حقوق خود مانند نفقه محروم نگردد.
روند رسیدگی قضایی به دعوای الزام به تمکین
زمانی که عدم تمکین زن اتفاق می افتد و زوجین قادر به حل مشکل از طریق گفتگو و تفاهم نیستند مرد می تواند به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای «الزام به تمکین» همسر خود را مطرح نماید. این یک دعوای حقوقی است و مراحل خاص خود را دارد که در دادگاه خانواده رسیدگی می شود.
مراحل تقدیم دادخواست الزام به تمکین
روند رسیدگی به دعوای الزام به تمکین با اقدامات زیر آغاز می شود:
- **ارائه اظهارنامه:** معمولاً پیش از تقدیم دادخواست مرد از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی اظهارنامه ای مبنی بر دعوت به تمکین برای همسر خود ارسال می کند. این اظهارنامه به عنوان سندی برای اثبات دعوت قبلی مرد از زن جهت تمکین و عدم پاسخگویی زن مورد استفاده قرار می گیرد.
- **ثبت دادخواست:** پس از ارسال اظهارنامه و عدم تمکین زن مرد می تواند دادخواست «الزام به تمکین زوجه» را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه خانواده ارائه دهد. در این دادخواست مرد باید دلایل خود را برای عدم تمکین زن و درخواست الزام به تمکین او بیان کند.
- **رسیدگی در دادگاه:** دادخواست به یکی از شعب دادگاه خانواده ارجاع داده می شود. دادگاه طرفین (زن و شوهر) را برای حضور در جلسه رسیدگی دعوت می کند. در جلسه دادگاه قاضی به اظهارات طرفین گوش می دهد و دلایل و مستندات ارائه شده توسط هر دو طرف را بررسی می کند. زن می تواند در این مرحله دلایل موجه خود را برای عدم تمکین (مانند بیماری سوء رفتار مرد عدم تأمین مسکن مناسب و …) ارائه دهد.
- **ارجاع به داوری یا مشاوره:** در برخی موارد دادگاه ممکن است زوجین را به واحد مشاوره خانواده یا داوری ارجاع دهد تا پیش از صدور حکم سعی در اصلاح ذات البین و حل اختلافات از طریق مسالمت آمیز شود.
مدت زمان و چگونگی صدور حکم
مدت زمان صدور حکم در دعوای الزام به تمکین بستگی به عوامل مختلفی از جمله پیچیدگی پرونده تعداد جلسات رسیدگی حضور یا عدم حضور طرفین و ارجاع به کارشناسی یا مشاوره دارد. معمولاً این فرآیند ممکن است چند ماه به طول انجامد. در صورت عدم حضور زوجه در دادگاه یا عدم ارائه دلایل موجه برای عدم تمکین دادگاه ممکن است حکم الزام به تمکین را صادر کند. حکم الزام به تمکین به معنای این است که دادگاه زن را ملزم به ایفای وظایف زناشویی خود می کند.
اگر زن یا شوهر نسبت به رأی صادره اعتراضی داشته باشند می توانند ظرف مدت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی نسبت به تسلیم دادخواست تجدید نظر خواهی اقدام نموده و ادله و مستندات خود را در دادگاه تجدید نظر ابراز نمایند.
اقدامات پس از صدور حکم (اجرائیه و آثار آن)
پس از قطعی شدن حکم الزام به تمکین اگر زن همچنان از تمکین خودداری ورزد مرد می تواند از دادگاه درخواست صدور «اجرائیه» نماید. اما باید توجه داشت که «اجرای حکم تمکین به صورت اجبار فیزیکی زن امکان پذیر نیست.» به این معنا که هیچ مرجعی نمی تواند زن را به زور به منزل شوهر بازگرداند یا او را مجبور به برقراری روابط زناشویی کند. پیامد اصلی عدم تمکین پس از صدور حکم قطعی جنبه حقوقی دارد:
- **محرومیت از نفقه:** مهم ترین اثر این است که زن مادامی که تمکین نکند از نفقه محروم خواهد بود.
- **حق ازدواج مجدد شوهر:** مرد می تواند با استناد به حکم قطعی عدم تمکین از دادگاه درخواست اجازه ازدواج مجدد نماید.
بنابراین حکم تمکین بیشتر جنبه اعلامی دارد و آثار حقوقی آن مانند قطع نفقه و حق ازدواج مجدد اجرایی می شوند نه خود تمکین به صورت قهری.
تکلیف مرد در صورت عدم برطرف کردن نیاز زن (نشوز مرد)
مفهوم نشوز تنها مختص به زن نیست؛ بلکه مرد نیز در قبال وظایف زناشویی و سایر تکالیف زندگی مشترک مسئولیت هایی دارد که عدم ایفای آن ها می تواند به نشوز مرد منجر شود. هرچند اصطلاح عدم تمکین مرد در ادبیات حقوقی و فقهی کمتر به کار می رود و بیشتر از عبارت نشوز مرد استفاده می شود اما پیامدهای آن برای زن نیز قابل توجه است.
مفهوم نشوز مرد
نشوز مرد به معنای خودداری او از انجام وظایف قانونی و شرعی خود در قبال همسر است. این وظایف شامل موارد زیر می شود:
- عدم پرداخت نفقه زن.
- عدم تأمین مسکن مناسب و امن برای زندگی مشترک.
- سوء معاشرت آزار و اذیت جسمی یا روحی همسر.
- عدم برطرف کردن نیاز جنسی همسر (در صورتی که این امر موجب عسر و حرج زن شود و بدون عذر موجه باشد).
- توسل به خشونت یا بدرفتاری های مستمر.
در واقع همانطور که زن وظیفه تمکین دارد مرد نیز وظیفه حسن معاشرت و پرداخت نفقه و برطرف کردن نیازهای مشروع زن را بر عهده دارد.
پیامدهای حقوقی نشوز مرد
برخلاف نشوز زن که اغلب منجر به محرومیت از نفقه می شود نشوز مرد پیامدهای متفاوتی برای او در پی دارد که مهم ترین آن ها به شرح زیر است:
- حق زن برای طلاق در صورت «عسر و حرج»: اگر نشوز مرد به گونه ای باشد که زندگی زناشویی برای زن دچار سختی و مشقت غیرقابل تحمل (عسر و حرج) گردد زن می تواند با مراجعه به دادگاه و اثبات عسر و حرج درخواست طلاق نماید. به عنوان مثال اگر مرد به طور مداوم و بدون دلیل موجه از برقراری رابطه زناشویی خودداری کند و این امر موجب آسیب های روحی یا جسمی به زن شود زن می تواند از طریق دادگاه اقدام به طلاق کند.
- مطالبه نفقه از سوی زن: در صورتی که نشوز مرد منجر به عدم پرداخت نفقه شود زن حق دارد نفقه خود را از طریق دادگاه مطالبه نماید. عدم پرداخت نفقه از سوی مرد علاوه بر حق مطالبه می تواند در مواردی جنبه کیفری نیز داشته باشد. ماده ۵۳ قانون حمایت خانواده تصریح می کند: «هر کس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه شش محکوم می شود.» بنابراین در صورت عدم پرداخت نفقه زن می تواند شکایت کیفری تنظیم کند و مرد به مجازات حبس محکوم شود.
- سایر حقوق: نشوز مرد می تواند بر سایر حقوق مالی و غیرمالی زن نیز تأثیر بگذارد اما تفاوت های قانونی بین نشوز زن و مرد وجود دارد. برای مثال نشوز مرد به طور مستقیم حق ازدواج مجدد برای زن ایجاد نمی کند اما می تواند بستر را برای اعمال حق طلاق یا سایر حقوق زن فراهم کند.
نکته قابل توجه این است که در نظام حقوقی ایران مفهوم «الزام مرد به تمکین» (یعنی اجبار به انجام وظایف زناشویی) وجود ندارد. اما زن می تواند در صورت نشوز مرد و ایجاد عسر و حرج از حق طلاق خود استفاده کند یا نفقه معوقه خود را مطالبه نماید.
نتیجه گیری
برطرف نکردن نیاز شوهر مسئله ای چندوجهی است که در تقاطع ابعاد شرعی قانونی و روانشناختی قرار می گیرد. شناخت دقیق این ابعاد برای حفظ قوام خانواده و جلوگیری از فروپاشی آن حیاتی است. از منظر شرع برآورده ساختن نیازهای مشروع همسر جزئی از حقوق زوجیت و راهی برای استحکام پیوندهای عاطفی است و عدم رعایت آن بدون عذر موجه پیامدهای معنوی در پی دارد. از نگاه قانون نیز عدم تمکین زن منجر به آثار حقوقی همچون محرومیت از نفقه و ایجاد حق ازدواج مجدد برای مرد می شود هرچند که این امر جرم کیفری تلقی نمی گردد.
در عین حال پرداختن به ریشه های این مشکل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دلایل فیزیکی روانی و عاطفی بسیاری می توانند منجر به عدم تمکین شوند که نیازمند توجه و درمان تخصصی هستند. نقش متقابل زوجین در ایجاد فضایی مملو از محبت تفاهم و گفتگوی شفاف برای شناسایی و حل این مسائل غیرقابل انکار است. همانطور که زن در قبال شوهر وظایفی دارد مرد نیز مکلف به رعایت حقوق زن از جمله پرداخت نفقه حسن معاشرت و برطرف کردن نیازهای اوست و در صورت نشوز مرد زن نیز از حقوق قانونی خود مانند حق طلاق در صورت عسر و حرج برخوردار خواهد بود.
در نهایت حفظ کانون گرم خانواده و بهبود کیفیت روابط زناشویی نیازمند همدلی درک متقابل و تلاش مستمر هر دو طرف است. در مواردی که مشکلات فراتر از توانایی حل زوجین باشد مراجعه به مشاوران خانواده روانشناسان و حقوقدانان متخصص می تواند راهگشا باشد و به زوجین کمک کند تا مسیر صحیح را برای حل مشکلات و حفظ زندگی مشترک خود بیابند.