شیوه های ابرا ذمه

شیوه های ابرا ذمه
ابراء ذمه به معنای رها و خلاص کردن فردی از دین یا تعهد است که به موجب آن دائن یا طلبکار به اختیار خود از حقش صرف نظر می کند و دیگر نمی تواند به مدیون یا متعهد رجوع کند. این مفهوم حقوقی یکی از مهم ترین اسباب سقوط تعهدات به شمار می رود و شناخت دقیق شیوه ها و شرایط آن برای هر ذی نفعی ضروری است.
در نظام حقوقی ایران تعهدات نقش محوری در روابط افراد ایفا می کنند. هر تعهدی خواه مالی باشد یا غیرمالی بار مسئولیت خاصی را بر دوش متعهد می گذارد که به آن اشتغال ذمه گفته می شود. از سوی دیگر برای خاتمه دادن به این مسئولیت ها قانون گذار مکانیزم های مختلفی را پیش بینی کرده که یکی از نافذترین و پرکاربردترین آن ها ابراء ذمه است. ابراء نه تنها به معنای صرف بخشش یک دین یا تعهد است بلکه طیف وسیعی از روش ها و شرایط را در بر می گیرد که هر یک آثار حقوقی خاص خود را دارند. درک عمیق از این شیوه ها به ویژه برای افرادی که درگیر تعهدات حقوقی هستند ضروری است تا بتوانند به درستی از این ابزار قانونی بهره برداری کنند و از بروز هرگونه چالش حقوقی جلوگیری شود.
۱. ذمه چیست؟ مفاهیم پایه در دنیای تعهدات
برای درک صحیح ابراء ذمه ابتدا باید با مفهوم بنیادین ذمه آشنا شد. ذمه واژه ای عربی است که در لغت به معنای عهده گردن و پیمان است. در اصطلاح فقهی و حقوقی ذمه به یک ظرف اعتباری و غیرمادی اطلاق می شود که وجود تعهدات و دیون بر عهده شخص را ممکن می سازد. به عبارت دیگر ذمه بستری است که بار حقوقی و مالی یک تعهد بر آن قرار می گیرد.
هرگاه شخصی به دیگری بدهکار می شود یا تعهدی را بر عهده می گیرد ذمه او به آن دین یا تعهد مشتغل می گردد. مفهوم اشتغال ذمه بدین معناست که شخص مکلف به انجام امری یا پرداخت مالی در قبال دیگری است. این تعهدات می توانند از منابع مختلفی سرچشمه بگیرند مانند:
- عقود: نظیر عقد قرض اجاره بیع یا ضمان که به موجب آن فرد ملزم به پرداخت مبلغی یا انجام کاری می شود.
- ایقاعات: مانند نذر یا ایقاعات مشابه که خود به خود تعهدی را ایجاد می کنند.
- وقایع حقوقی: مانند اتلاف مال غیر غصب یا مسئولیت قهری که منجر به ایجاد دین یا جبران خسارت بر ذمه فرد می شود.
متقابل اشتغال ذمه مفهوم برائت ذمه قرار دارد که به معنای رهایی و آزادی ذمه از هرگونه تعهد یا دین است. هدف اصلی ابراء نیز دقیقاً ایجاد همین برائت ذمه است. در واقع تا زمانی که ذمه شخص مشغول به دین یا تعهدی باشد آن فرد مدیون یا متعهد تلقی می شود و طلبکار یا متعهدله می تواند ایفای آن را از او مطالبه کند. با برائت ذمه این رابطه حقوقی خاتمه یافته و دیگر هیچ مسئولیتی بر عهده فرد نیست.
۲. ابراء و برائت ذمه یعنی چه؟ تفاوت ها و تعاریف حقوقی
در حقوق ایران ابراء به عنوان یکی از اسباب مهم سقوط تعهدات از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ماده ۲۸۹ قانون مدنی در تعریف ابراء مقرر می دارد: ابراء عبارت از این است که دائن از حق خود به اختیار صرف نظر نماید. این تعریف به وضوح بیانگر آن است که ابراء یک عمل ارادی و یک طرفه از سوی طلبکار (دائن) است که منجر به سقوط دین از ذمه مدیون می شود.
برائت ذمه نتیجه حقوقی مستقیم ابراء است. زمانی که طلبکار به طور صحیح و با رعایت شرایط قانونی مدیون خود را ابراء می کند ذمه مدیون از آن دین بری شده و دیگر هیچ الزامی برای پرداخت آن ندارد. این بدان معناست که دیگر دائن نمی تواند بابت آن دین به مدیون رجوع کند و اگر رجوعی صورت گیرد فاقد وجاهت قانونی خواهد بود. اهمیت برائت ذمه در این است که نه تنها تکلیف پرداخت دین را از بین می برد بلکه به طور کلی آن دین را ساقط می سازد و این سقوط دائمی و غیرقابل بازگشت است.
تمایز ابراء با مفاهیم مشابه حقوقی از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا هر یک از این مفاهیم دارای شرایط و آثار حقوقی متفاوتی هستند:
- تهاتر: در تهاتر دو دین متقابل بین دو شخص تا میزان اقل تهاتر و ساقط می شوند در حالی که در ابراء فقط دین یک طرف ساقط می شود.
- تبدیل تعهد: تبدیل تعهد به معنای جایگزینی یک تعهد جدید به جای تعهد قبلی است که ممکن است با تغییر موضوع طرفین یا سبب تعهد صورت گیرد. در اینجا دین ساقط نمی شود بلکه جایگزین می شود اما در ابراء دین به کلی از بین می رود.
- اقاله (تفاسخ): اقاله به معنای برهم زدن قرارداد با تراضی و توافق طرفین است. این عمل نیاز به اراده هر دو طرف دارد و در مورد عقود لازم کاربرد دارد در حالی که ابراء یک ایقاع (عمل حقوقی یک طرفه) است و نیاز به قبول مدیون ندارد.
- اسقاط حق: اسقاط حق یک مفهوم عام تر است و ابراء یکی از مصادیق اسقاط حق (به ویژه اسقاط حق مطالبه دین) محسوب می شود. اما هر اسقاط حقی ابراء نیست؛ مثلاً اسقاط حق شفعه یا حق خیار ابراء محسوب نمی شوند.
شناخت این تمایزات برای اعمال صحیح قواعد حقوقی و جلوگیری از اشتباهات قضایی و حقوقی الزامی است.
ابراء به موجب ماده ۲۸۹ قانون مدنی عملی ارادی و یک طرفه از سوی طلبکار است که دین را از ذمه مدیون ساقط می کند و نیاز به قبول مدیون ندارد.
۳. شرایط صحت و نفوذ ابراء ذمه: ابراءکننده موضوع و قصد
ابراء به عنوان یک عمل حقوقی برای اینکه صحیح و نافذ باشد و آثار قانونی خود را به بار آورد مستلزم رعایت شرایطی در ارکان خود است. این شرایط عمدتاً به سه رکن اصلی یعنی ابراءکننده (دائن) موضوع ابراء (دین یا تعهد) و مشروعیت جهت ابراء بازمی گردد.
۳.۱. شرایط ابراءکننده (دائن)
ابراءکننده یا دائن کسی است که با صرف نظر کردن از حق خود ذمه دیگری را بری می سازد. برای صحت عمل ابراء ابراءکننده باید واجد شرایط زیر باشد:
- قصد و رضا: ابراءکننده باید دارای قصد انشا باشد یعنی واقعاً اراده کند که مدیون را ابراء کند. این اراده باید آزادانه و بدون هیچ گونه اکراه اجبار یا اشتباه موثر باشد.
- اهلیت: ابراءکننده باید اهلیت لازم برای تصرف در اموال خود را داشته باشد. این اهلیت شامل سه عنصر اصلی است:
- عقل: مجنون حتی در دوران افاقه نمی تواند ابراء کند.
- بلوغ: فرد باید به سن قانونی بلوغ (در ایران ۱۵ سال تمام قمری برای پسران و ۹ سال تمام قمری برای دختران) رسیده باشد.
- رشد: فرد باید رشید باشد یعنی توانایی اداره اموال خود را داشته و بتواند امور مالی خود را به نحو عقلایی اداره کند. سفیه (غیررشید) نمی تواند اقدام به ابراء کند زیرا ابراء اغلب عملی مجانی است و به زیان او تمام می شود.
- اختیار: ابراءکننده باید نسبت به حق مورد ابراء مالکیت یا نمایندگی قانونی داشته باشد. به عبارت دیگر او باید صاحب حق باشد یا به موجب وکالت یا ولایت و قیمومت اختیار ابراء آن حق را داشته باشد. مثلاً یک وکیل برای ابراء دین موکل خود نیاز به وکالت صریح در این خصوص دارد.
۳.۲. شرایط موضوع ابراء (دین یا تعهد)
موضوع ابراء دین یا تعهدی است که ابراءکننده از آن صرف نظر می کند. این موضوع نیز باید دارای شرایطی باشد:
- قابلیت ابراء: دین یا تعهد باید از مواردی باشد که قانوناً قابلیت ابراء دارد. برخی حقوق مانند حقوق مربوط به نظم عمومی یا حقوق غیرمالی (مانند حق تمتع از تابعیت) قابل ابراء نیستند.
- لزوم وجود یا قابلیت ایجاد دین: در مورد دین لازم نیست که دین حتماً در زمان ابراء موجود باشد. به عنوان مثال اگر سببی برای ایجاد دین فراهم شده باشد ولی هنوز خود دین محقق نشده باشد (مانانند دین آینده ناشی از یک عقد معین که به تدریج ایجاد می شود) ابراء آن صحیح است. اما ابراء دین معدوم یا ناممکن باطل است. به عنوان مثال ابراء دینی که از اساس وجود نداشته یا قبلاً پرداخت شده است بی معنی است.
- معین بودن موضوع ابراء: دین یا تعهد مورد ابراء باید به حد کافی معلوم و معین باشد تا ابراء در مورد آن صحیح باشد. ابراء از دین مجهول یا مبهم ممکن است منجر به بطلان ابراء شود.
۳.۳. مشروعیت جهت ابراء
جهت ابراء یعنی هدفی که ابراءکننده از ابراء کردن مدیون دارد باید مشروع و قانونی باشد. اگر هدف از ابراء امری نامشروع و غیرقانونی باشد (مانند ابراء یک رشوه یا ابراء در جهت فرار از دین به شخص ثالث) ابراء باطل خواهد بود هرچند که در عمل اثبات جهت نامشروع بسیار دشوار است.
۴. شیوه ها و انواع ابراء ذمه: رویکردی جامع
ابراء ذمه تنها یک مفهوم کلی نیست بلکه می تواند به شیوه های گوناگونی محقق شود که هر یک دارای ظرایف و آثار حقوقی خاص خود هستند. شناخت این شیوه ها برای تشخیص نوع ابراء و پیامدهای آن حیاتی است. در ادامه به بررسی جامع انواع ابراء می پردازیم:
۴.۱. ابراء صریح و ضمنی
این تقسیم بندی بر اساس نحوه بیان اراده ابراءکننده صورت می گیرد:
- ابراء صریح: در ابراء صریح اراده دائن برای صرف نظر کردن از حق خود به وضوح و با الفاظی قاطع و روشن بیان می شود. این بیان می تواند به صورت شفاهی یا کتبی باشد.
- ابراء صریح شفاهی: مانند اینکه دائن به مدیون بگوید: تو را از این دین ابراء کردم یا دینت را به تو بخشیدم.
- ابراء صریح کتبی: متداول ترین و معتبرترین شکل ابراء صریح به ویژه در مورد دیون با مبلغ بالا تنظیم سند کتبی ابراء است. این سند می تواند به صورت عادی یا رسمی (در دفترخانه اسناد رسمی) تنظیم شود. مزیت ابراء کتبی سهولت در اثبات آن در مراجع قضایی است.
- ابراء ضمنی: در ابراء ضمنی اراده دائن برای ابراء به صراحت بیان نمی شود بلکه از طریق اعمال رفتارها یا قرائن و اوضاع و احوال به صورت عرفی و قطعی استنباط می شود. به عبارت دیگر عمل دائن به گونه ای است که به هیچ وجه نمی توان آن را به جز صرف نظر کردن از حق تعبیر کرد.
- مثال ابراء ضمنی: فرض کنید دائن سند دین مدیون را که در دست دارد عمداً پاره کند یا آن را به مدیون بازگرداند بدون آنکه دین پرداخت شده باشد. این عمل در عرف به معنای صرف نظر کردن از حق تلقی می شود و ابراء ضمنی را محقق می سازد. در واقعیت اثبات ابراء ضمنی نسبت به ابراء صریح دشوارتر است و نیاز به قراین قوی دارد.
۴.۲. ابراء مطلق و معلق
این دسته بندی بر اساس وجود یا عدم وجود شرط برای ابراء صورت می گیرد:
- ابراء مطلق: ابراء مطلق ابراء بدون هیچ قید و شرطی است. در این نوع ابراء دین به محض انشای ابراء توسط دائن فوراً و به طور قطعی ساقط می شود و هیچ عاملی بر آن تاثیرگذار نیست. اکثر ابراءها از این نوع هستند و سقوط تعهد در آن ها بلافاصله محقق می گردد.
- ابراء معلق: ابراء معلق ابراء مشروط به تحقق یا عدم تحقق امری در آینده است. صحت ابراء معلق در فقه و حقوق محل بحث بوده و نظرات متفاوتی وجود دارد. با این حال غالب فقها و حقوقدانان ابراء معلق را در صورتی صحیح می دانند که معلقٌ علیه (شرط) امری محال نامشروع یا مجهول نباشد و در صورت تحقق آن ابراء به فعلیت می رسد.
- مثال ابراء معلق: دائن به مدیون بگوید: اگر تو در امتحان وکالت قبول شوی من تو را از این دین ابراء می کنم. در اینجا سقوط دین به قبولی مدیون در امتحان معلق شده است. اگر مدیون قبول شود ابراء محقق شده و دین ساقط می گردد. اما اگر قبولی در امتحان محقق نشود ابراء نیز واقع نمی شود و دین باقی می ماند.
۴.۳. ابراء مجانی و معوض
این تقسیم بندی بر اساس دریافت عوض یا عدم دریافت آن توسط دائن انجام می شود:
- ابراء مجانی: ابراء مجانی به حالتی گفته می شود که دائن بدون دریافت هیچ گونه عوض یا مابه ازایی مدیون را ابراء می کند. این نوع ابراء شبیه به عقد هبه است با این تفاوت که هبه تملیک یک مال به دیگری است در حالی که ابراء مجانی صرف نظر کردن از حق است. در ابراء مجانی دائن هیچ نفع مادی مستقیمی از این عمل نمی برد و صرفاً به قصد بخشش یا یاری مدیون اقدام به ابراء می کند.
- ابراء معوض: در ابراء معوض دائن در ازای صرف نظر کردن از حق خود عوضی را از مدیون یا شخص ثالث دریافت می کند. این عوض می تواند مالی خدمتی یا انجام کاری باشد. ابراء معوض در واقع ماهیتی شبیه به صلح یا معامله دارد که در آن یک حق در ازای دریافت چیزی اسقاط می شود.
- مثال ابراء معوض: دائن به مدیون می گوید: اگر تو خانه مرا رنگ کنی من تو را از دین ۱۰۰ میلیون تومانی ات ابراء می کنم. در اینجا رنگ کردن خانه عوض ابراء دین است. یا ممکن است دائن بخشی از دین را ببخشد به شرطی که مدیون باقیمانده دین را فوراً و به صورت نقدی پرداخت کند.
۴.۴. ابراء کلی و جزئی
این تقسیم بندی بر اساس میزان دین مورد ابراء صورت می گیرد:
- ابراء کلی: ابراء کلی به معنای بخشش تمام دین یا تعهدی است که مدیون بر عهده دارد. در این حالت دائن از تمام حق خود صرف نظر کرده و کل دین ساقط می شود.
- ابراء جزئی: ابراء جزئی زمانی است که دائن تنها قسمتی از دین یا تعهد را می بخشد. در این صورت فقط همان قسمت ابراء شده ساقط می شود و مدیون همچنان مسئول پرداخت یا ایفای باقیمانده دین یا تعهد است.
- مثال ابراء جزئی: اگر مدیون ۱۰۰ میلیون تومان بدهکار باشد و دائن ۵۰ میلیون تومان از آن را ابراء کند مدیون همچنان ۵۰ میلیون تومان باقی مانده را بدهکار خواهد بود.
۴.۵. ابراء از دین و ابراء از تعهد
این تقسیم بندی بر اساس ماهیت آنچه ابراء می شود صورت می گیرد:
- ابراء از دین: رایج ترین شکل ابراء ابراء از دین است که معمولاً مربوط به تعهدات مالی است. دین ممکن است ناشی از قرض اجاره بیع یا هر سبب دیگری باشد. در اینجا مدیون از بار مالی دین رها می شود.
- مثال: ابراء ۱۰ میلیون تومان قرض ابراء مبلغ اجاره معوقه.
- ابراء از تعهد: این نوع ابراء کمتر رایج است و مربوط به تعهداتی است که ماهیت مالی ندارند یا به طور مستقیم قابل تقویم به پول نیستند بلکه مربوط به انجام یک فعل یا ترک یک فعل هستند.
- مثال: اگر شخصی تعهد کرده باشد که برای دیگری کاری انجام دهد (مثلاً ساخت یک بنا) و متعهدله او را از انجام این تعهد ابراء کند ابراء از تعهد صورت گرفته است. این ابراء به معنای صرف نظر کردن از حق مطالبه انجام آن کار است. در اینجا مدیون از بار انجام فعل رها می شود نه صرفاً از بار مالی آن.
۵. آثار حقوقی ابراء ذمه: پس از ابراء چه اتفاقی می افتد؟
ابراء ذمه به محض وقوع صحیح و قانونی آثار حقوقی بسیار مهمی را به دنبال دارد که شناخت آن ها برای طرفین و اشخاص ثالث ضروری است:
- سقوط کامل و دائمی دین یا تعهد: مهم ترین اثر ابراء سقوط دائمی و قطعی دین یا تعهد از ذمه مدیون است. این سقوط به معنای انحلال کامل رابطه حقوقی مربوط به آن دین یا تعهد است. برخلاف برخی دیگر از اسباب سقوط تعهدات که ممکن است دین را به حالت تعلیق درآورند یا تغییر دهند ابراء دین را به طور کلی محو می کند.
- عدم امکان رجوع دائن به مدیون: پس از ابراء دائن دیگر هیچ گونه حق مطالبه ای نسبت به آن دین یا تعهد نخواهد داشت. به عبارت دیگر او نمی تواند از ابراء خود پشیمان شود و مجدداً برای دریافت دین به مدیون رجوع کند. این اصل موسوم به اصل عدم رجوع در ابراء است و بر اعتبار و قطعیت ابراء تاکید دارد.
- آثار ابراء بر اشخاص ثالث (ضامنین و کفیل):
- ضامن: اگر دینی توسط شخص ثالثی ضمانت شده باشد و دائن مدیون اصلی را ابراء کند ضامن نیز از مسئولیت مبرا می شود. اما اگر دائن ضامن را ابراء کند این ابراء تنها مسئولیت ضامن را ساقط می کند و دین از ذمه مدیون اصلی ساقط نمی شود (مگر اینکه به توافق صریح طرفین منظور ابراء مدیون اصلی نیز باشد).
- کفیل: در عقد کفالت کفیل تعهد می کند که مکفول (متعهد) را در زمان معین حاضر کند. اگر دائن مکفول را از تعهد اصلی ابراء کند تعهد کفیل نیز خود به خود ساقط می شود.
- عدم نیاز به قبول مدیون: ابراء یک ایقاع است یعنی یک عمل حقوقی یک طرفه که صرفاً با اراده و انشای دائن واقع می شود و نیاز به قبول یا رضایت مدیون ندارد. البته ممکن است مدیون از ابراء آگاه نباشد یا حتی آن را نپذیرد اما این امر تأثیری در صحت و نفوذ ابراء ندارد. با این حال در برخی موارد مانند ابراء معوض که در ازای دریافت عوض صورت می گیرد ممکن است به دلیل ماهیت معاوضی آن نیاز به توافق طرفین باشد که در این صورت بیشتر به صلح شباهت پیدا می کند تا ابراء صرف.
۶. نکات مهم و عملی در خصوص ابراء ذمه
برای استفاده صحیح و موثر از ابراء ذمه و جلوگیری از بروز مشکلات حقوقی توجه به نکات کاربردی زیر حائز اهمیت است:
- ماهیت حقوقی ابراء به عنوان یک ایقاع: ابراء همان طور که پیشتر ذکر شد یک عمل حقوقی یک طرفه (ایقاع) است و نه عقد. این به معنای آن است که صرف اراده دائن برای بخشیدن دین کافی است و نیاز به قبول مدیون ندارد. این تمایز در فقه اسلامی نیز مورد تاکید قرار گرفته است.
- اثبات ابراء در دعاوی حقوقی: در صورت بروز اختلاف و طرح دعوا در دادگاه بار اثبات ابراء بر عهده کسی است که مدعی بری الذمه بودن خود است (یعنی مدیون). به همین دلیل تنظیم سند کتبی به ویژه سند رسمی ابراء برای جلوگیری از انکار و تسهیل فرآیند اثبات اکیداً توصیه می شود. شهادت شهود نیز می تواند به عنوان دلیل مورد استفاده قرار گیرد اما ارزش اثباتی سند کتبی بیشتر است.
- اصل عدم رجوع دائن: یکی از مهمترین اصول در ابراء قطعیت و غیرقابل برگشت بودن آن است. پس از وقوع صحیح ابراء دائن به هیچ عنوان نمی تواند از ابراء خود رجوع کند حتی اگر از بخشش خود پشیمان شده باشد. این قاعده استحکام و اعتبار ابراء را تضمین می کند.
- ابراء دین حال و مؤجل: ابراء می تواند هم شامل دیون حال (فوری) و هم شامل دیون مؤجل (آینده یا مدت دار) شود. در مورد دین حال به محض ابراء دین ساقط می شود. در مورد دین مؤجل نیز با ابراء دین قبل از سررسید ساقط می گردد.
- چالش های حقوقی ابراء دین آینده یا احتمالی: ابراء دین معدوم (دینی که هرگز وجود نداشته یا از بین رفته) یا ابراء از دین آینده و احتمالی که هنوز سبب آن ایجاد نشده محل بحث و ایراد است. معمولاً ابراء باید در مورد دینی واقع شود که حداقل سبب آن ایجاد شده باشد و قابلیت تحقق داشته باشد. ابراء دین آینده یا احتمالی که هنوز هیچ مبنای حقوقی برای آن شکل نگرفته غالباً صحیح تلقی نمی شود.
- نمونه و قالب های مورد نیاز برای سند ابراء: هرچند ارائه یک قالب ثابت برای سند ابراء دشوار است اما نکات کلیدی در تنظیم آن عبارتند از:
- مشخصات کامل دائن و مدیون.
- ذکر صریح اراده ابراء و عبارت ابراء نمودم یا بخشودم.
- تعیین دقیق و کامل دین یا تعهد مورد ابراء (مبلغ تاریخ منشأ دین).
- ذکر اینکه ابراء مجانی است یا معوض.
- تاریخ و امضای دائن (و شهود در صورت امکان).
تنظیم این سند با مشورت متخصص حقوقی اعتبار ابراء را به شدت افزایش می دهد.
نتیجه گیری
ابراء ذمه به عنوان یکی از مهم ترین اسباب سقوط تعهدات نقش کلیدی در روابط حقوقی افراد ایفا می کند. شناخت دقیق مفهوم ذمه ابراء و برائت ذمه همچنین درک جامع از شرایط صحت و انواع مختلف آن برای هر فردی که با تعهدات مالی یا غیرمالی سروکار دارد حیاتی است. این مقاله به تفصیل شیوه های ابراء ذمه را مورد بررسی قرار داد از ابراء صریح و ضمنی گرفته تا مطلق و معلق و مجانی و معوض تا خوانندگان بتوانند با دیدی باز و آگاهانه از این ابزار حقوقی بهره برداری کنند.
آثار حقوقی ابراء از جمله سقوط دائمی دین و عدم امکان رجوع دائن بر اهمیت و قطعیت این عمل حقوقی تاکید دارد. با توجه به پیچیدگی های حقوقی و لزوم رعایت دقیق شرایط همواره توصیه می شود در موارد خاص و دارای ابهام قبل از هر اقدامی با مشاوران و متخصصان حقوقی مجرب مشورت نمایید تا از صحت و نفوذ ابراء خود اطمینان حاصل کرده و از بروز هرگونه مشکل احتمالی در آینده جلوگیری کنید. برای دریافت مشاوره دقیق تر و متناسب با شرایط خاص خود می توانید با کارشناسان حقوقی ارتباط برقرار کنید و راهنمایی های لازم را دریافت نمایید.