نکات درس اول فارسی یازدهم تجربی

نکات درس اول فارسی یازدهم تجربی
درس اول فارسی یازدهم با عنوان شعر نیکی از ابوالمعالی نصرالله منشی یکی از مهم ترین مباحث ادبیات فارسی است که درک عمیق آن برای دانش آموزان پایه یازدهم رشته تجربی اهمیت بالایی دارد. تسلط بر این درس شامل معنی واژگان آرایه های ادبی نکات دستوری و پیام های فکری کلید موفقیت در امتحانات و فهم جوهره ادبیات غنی فارسی است.
برای دستیابی به آمادگی کامل در امتحانات و کسب درکی جامع از این اثر ادبی لازم است تمامی ابعاد شعر نیکی از ریزترین نکات زبانی و دستوری تا پیچیده ترین مفاهیم فکری و عرفانی آن مورد بررسی دقیق قرار گیرد. این مقاله به عنوان یک راهنمای جامع به شما کمک می کند تا با تحلیل گام به گام ابیات بررسی واژگان نکات دستوری آرایه های ادبی و پیام های اخلاقی به تسلطی بی نقص بر درس اول فارسی یازدهم دست یابید و برای هر نوع سؤال امتحانی آماده شوید.
آشنایی با شعر نیکی: شاهکار ابوالمعالی نصرالله منشی
شعر نیکی که در آغاز کتاب فارسی یازدهم قرار گرفته است اثری از ابوالمعالی نصرالله منشی از نویسندگان و مترجمان برجسته قرن ششم هجری است. این شعر برگرفته از کتاب ارزشمند «کلیله و دمنه» است که نصرالله منشی آن را از عربی به فارسی ترجمه کرده و در مقدمه آن این مثنوی زیبا را آورده است. کلیله و دمنه مجموعه ای از حکایات تمثیلی از زبان حیوانات است که با هدف آموزش نکات اخلاقی تربیتی و حکومتی نوشته شده است.
شاعر و منبع اصلی
ابوالمعالی نصرالله منشی از کاتبان و دبیران چیره دست دربار غزنوی و سپس سلجوقی به دلیل توانایی بی بدیل خود در نثرنویسی و ترجمه شهرت فراوانی دارد. او در ترجمه کلیله و دمنه نثری مصنوع و فنی را به کار برده است که سرشار از صنایع ادبی واژگان دشوار و جملات پیچیده است. شعر نیکی نیز که در مقدمه این اثر آمده از نظر محتوا و قالب شعری به نوعی خلاصه ای از درون مایه حکمت آموز این کتاب به شمار می رود.
قالب و مضمون اصلی
شعر نیکی در قالب مثنوی سروده شده است. مثنوی قالبی است که در آن هر بیت دارای قافیه ای مستقل است و دو مصراع هر بیت با یکدیگر هم قافیه هستند (اا بب جج…). این قالب برای سرودن داستان های طولانی و مطالب آموزشی بسیار مناسب است زیرا شاعر را در انتخاب واژه و بیان مقصود آزادتر می گذارد.
مضمون اصلی این شعر بر پایه داستان روباهی ناتوان و شیر قدرتمند است و به بررسی مفهوم توکل و تلاش و کوشش می پردازد. شعر با طرح سوالی درباره روزی رسانی به موجودات ناتوان آغاز می شود و سپس با مشاهده صحنه ای از طبیعت نتیجه گیری اخلاقی مهمی را ارائه می دهد. این داستان به درویشی اشاره دارد که ابتدا توکلی نادرست پیشه می کند و منفعل می شود اما سپس با ندایی غیبی درمی یابد که توکل واقعی با تلاش و یاری رسانی به دیگران همراه است.
پیام های اخلاقی و عرفانی
شعر نیکی سرشار از پیام های عمیق اخلاقی و عرفانی است. این پیام ها حول محورهای زیر می چرخند:
- تفاوت توکل صحیح و توکل کاذب: شعر به وضوح نشان می دهد که توکل به خداوند نباید به معنای دست کشیدن از تلاش و تقلا باشد. توکل واقعی زمانی محقق می شود که فرد با تمام توان خود کوشش کند و نتیجه را به خدا واگذار نماید.
- اهمیت سعی و تلاش در کسب روزی: تأکید بر این است که روزی رسان خداوند است اما او روزی را از طریق سعی و کوشش خود بندگان می رساند. منفعل بودن و انتظار روزی از غیب توکل نادرست است.
- جایگاه کمک به همنوع: یکی از مهم ترین پیام های شعر اهمیت کمک به دیگران و بخشندگی است. انسانیت و کمال در یاری رساندن به ضعفا و نیازمندان نمایان می شود.
- رستگاری در دو جهان: شعر نیکی سعادت دنیوی و اخروی را در گرو نیکی کردن به آفریدگان خدا می داند و این موضوع را به آموزه های دینی و قرآنی پیوند می زند.
تحلیل بیت به بیت شعر نیکی: قلمروهای سه گانه
در ادامه به تحلیل دقیق و گام به گام ابیات شعر نیکی می پردازیم. هر بیت از سه قلمرو زبانی ادبی و فکری بررسی می شود تا درک کاملی از محتوای آن حاصل گردد.
بیت ۱:
یکی روبهی دید بی دست و پای / فرو ماند در لطف و صنع خدای
معنی (قلمرو فکری): فردی روباهی را مشاهده کرد که از ناحیه دست و پا ناتوان و معلول بود و از دیدن این صحنه در برابر مهربانی و آفرینش خداوند شگفت زده و حیرت زده شد.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- فرو ماندن: متحیر شدن در شگفت شدن.
- لطف: مهربانی نیکویی.
- صُنع: آفرینش ساختن.
- نکات دستوری و زبانی:
- «یکی»: به معنای «فردی» نقش نهاد دارد.
- «روبهی»: مفعول فعل «دید».
- «بی دست و پای»: صفت برای «روبه». این ترکیب به معنای ناتوان و معلول است.
- «لطف و صنع خدای»: متمم فعل «فرو ماند».
- جمله «یکی روبهی دید بی دست و پای» یک جمله و «فرو ماند در لطف و صنع خدای» جمله دوم است.
قلمرو ادبی:
- بی دست و پای: کنایه از ناتوانی و معلولیت.
- روباه: نماد افراد تنبل ناتوان و بی تلاش.
- دست و پا – لطف و صُنع: مراعات نظیر (تناسب) به دلیل هم نشینی معنایی.
- واج آرایی: تکرار مصوّت «ی» در کلماتی مانند «یکی» «روبهی» «دید» «بی» «پای» «لطف» «صُنع» «خدای» که باعث ایجاد موسیقی درونی شده است.
- فرو ماندن: کنایه از بسیار تعجب کردن و حیرت زده شدن.
پیام اصلی بیت: شگفتی از قدرت خداوند در روزی رسانی به موجودات ناتوان.
بیت ۲:
که چون زندگانی به سر می برد؟ / بدین دست و پای از کجا می خورد؟
معنی (قلمرو فکری): فرد از خود پرسید که چگونه این روباه ناتوان زندگی خود را ادامه می دهد و با این وضع جسمی معلول روزی خود را از کجا به دست می آورد؟
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- چون: چگونه (نقش قید پرسش).
- به سر بردن: گذراندن سپری کردن (فعل مرکب).
- بدین: با این.
- نکات دستوری و زبانی:
- «زندگانی»: مفعول فعل «به سر می برد».
- «دست و پای»: متمم.
- «کجا»: قید پرسش.
- مفعول جمله دوم (روزی) به قرینه معنایی حذف شده است.
- جملات پرسشی.
قلمرو ادبی:
- دست پای: تناسب (مراعات نظیر).
- سر دست و پای: ایهام تناسب (سر به معنای عضو بدن که با دست و پا تناسب دارد و سر به معنای پایان که با به سر بردن تناسب معنایی دارد).
- به سر بردن: کنایه از زندگی را گذراندن.
پیام اصلی بیت: سوال و تعجب از شیوه روزی رسانی به موجودات ناتوان.
بیت ۳:
در این بود درویش شوریده رنگ / که شیری برآمد شغالی به چنگ
معنی (قلمرو فکری): درویشی که آشفته حال و پریشان بود همچنان در همین افکار غرق بود که ناگهان شیری ظاهر شد در حالی که شغالی را شکار کرده بود و در پنجه داشت.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- درویش: تهیدست فقیر.
- شوریده رنگ: آشفته حال پریشان.
- برآمد: ظاهر شد پدیدار گشت.
- شغال: جانوری از تیره سگان.
- چنگ: پنجه.
- نکات دستوری و زبانی:
- «درویش شوریده رنگ»: نهاد جمله.
- «شیری»: نهاد جمله دوم.
- «شغالی»: مفعول (به چنگ) «برآمد».
- «در این بود»: به معنای «در این فکر بود» که فعل «بود» در اینجا به معنای «قرار داشتن» است.
قلمرو ادبی:
- رنگ چنگ: جناس ناقص اختلافی.
- شیر: نماد دلاوری قدرت و تلاش.
- شغال: نماد ضعف و شکار.
- شیر شغال: مراعات نظیر (تناسب) و نیز تضاد (قوی و ضعیف).
- شوریده رنگ: کنایه از پریشان حالی و آشفته بودن.
- به چنگ آوردن: کنایه از شکار کردن و به دست آوردن.
پیام اصلی بیت: ظهور روزی رسان غیرمنتظره و تجلی لطف الهی.
بیت ۴:
شغال نگون بخت را شیر خورد / بماند آنچه روباه از آن سیر خورد
معنی (قلمرو فکری): شیر شغال نگون بخت را شکار کرد و خورد و آنچه از شکار باقی ماند روباهِ ناتوان آن را خورد و سیر شد.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- نگون بخت: بدبخت بداقبال.
- سیر خورد: سیر شد باقیمانده را خورد.
- نکات دستوری و زبانی:
- «شغال نگون بخت»: مفعول فعل «خورد». «را» نشانه مفعول صریح.
- «شیر»: نهاد فعل «خورد».
- «آنچه»: مفعول فعل «بماند».
- «روباه»: نهاد فعل «سیر خورد».
قلمرو ادبی:
- شیر سیر: جناس ناقص اختلافی (به دلیل تفاوت در مصوت).
- شیر روباه شغال: مراعات نظیر (تناسب) از نوع جانوران.
- نگون بخت: کنایه از بدشانس و بدبخت.
پیام اصلی بیت: روزی رسانی غیرمستقیم خداوند به موجودات ناتوان.
بیت ۵:
دگر روز باز اتفاق اوفتاد / که روزی رسان قوت روزش بداد
معنی (قلمرو فکری): فردای آن روز نیز همین اتفاق تکرار شد که خداوند روزی رسان خوراک روزانه روباه را به او رساند.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- دگر روز: روز دیگر فردای آن روز (صفت مبهم و متمم قیدی).
- باز: دوباره (قید تکرار).
- اُفتاد: افتادن رخ دادن.
- قوت: خوراک غذا رزق روزانه.
- روزی رسان: منظور خداوند است (نهاد).
- نکات دستوری و زبانی:
- «روزی رسان»: صفت فاعلی مرکب مرخم به معنای روزی دهنده.
- «قوت»: مفعول فعل «بداد».
- ضمیر «ش» در «روزش» و «بداد»: مضاف الیه برای «روز» و مفعول برای «بداد» (یعنی روزی اش را به او داد).
قلمرو ادبی:
- واژه آرایی: تکرار واژه «روز».
- روز و روزی: جناس ناقص افزایشی.
- روز و روزی رسان و قوت: مراعات نظیر (تناسب).
- روزی رسان: کنایه از خداوند.
- تلمیح: اشاره به آموزه های قرآنی درباره رزاق بودن خداوند (مانند آیه «وَ مَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا»).
پیام اصلی بیت: تأکید بر استمرار روزی رسانی خداوند به موجودات.
بیت ۶:
یقین مرد را دیده بیننده کرد / شد و تکیه بر آفریننده کرد
معنی (قلمرو فکری): اطمینان و باور به اینکه خداوند روزی رسان است چشم های مرد (درویش) را بینا و آگاه کرد. پس از آن او رفت و تنها به خداوند توکل کرد (و از تلاش دست کشید).
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- یقین: اطمینان قطعیت (نهاد).
- دیده: چشم.
- بیننده: بینا آگاه.
- شد: رفت.
- تکیه: اعتماد اطمینان توکل.
- نکات دستوری و زبانی:
- «مرد را دیده»: فک اضافه (دیده ی مرد). «را» نشانه اضافه گسسته. «دیده» مفعول.
- «آفریننده»: متمم برای فعل «تکیه کرد».
- «کرد»: در مصراع اول به معنای «گرداند» و در مصراع دوم به معنای «انجام داد».
- «شد و تکیه بر آفریننده کرد»: دو جمله مستقل.
قلمرو ادبی:
- دیده: مجاز از بینایی و ادراک.
- دیده و بیننده: مراعات نظیر و اشتقاق (هم ریشگی).
- دیده: ایهام تناسب: ۱. چشم (عضو بینایی) که با بیننده تناسب دارد. ۲. آنچه دیده می شود رخداد (که با یقین تناسب دارد).
- بیننده کردن: کنایه از آگاه و دانا کردن.
- تکیه کردن: کنایه از توکل و اعتماد کامل به چیزی یا کسی.
پیام اصلی بیت: نتیجه گیری نادرست درویش از مشاهده لطف خدا و آغاز توکل کاذب.
بیت ۷:
کزین پس به کنجی نشینم چو مور / که روزی نخوردند پیلان به زور
معنی (قلمرو فکری): مرد (درویش) با خود گفت: از این پس مانند مورچه ای در گوشه ای می نشینم و هیچ تلاشی نمی کنم؛ زیرا فیل ها نیز با همه زور و توانایی شان روزی خود را با زور بازوی خود به دست نمی آورند بلکه خداوند روزی آنها را می رساند.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- کزین: که از این.
- کنج: گوشه.
- مور: مورچه.
- پیلان: جمع «پیل» فیل ها.
- نکات دستوری و زبانی:
- «نشینم»: فعل مضارع التزامی به معنای «می نشینم».
- «روزی»: مفعول فعل «نخوردند».
- «به زور»: متمم قیدی به معنای «با زور و قدرت».
- «مور»: متمم قیدی در نقش «مشبه به» برای تشبیه.
قلمرو ادبی:
- چو مور: تشبیه (مرد به مورچه تشبیه شده است).
- مور پیل: تضاد (کوچکی و بزرگی) و مراعات نظیر (از نوع حیوانات).
- مور زور: جناس ناقص اختلافی.
- به کنجی نشستن: کنایه از گوشه نشینی و دست از کار کشیدن.
- مور: نماد ضعف کوچکی و بی تلاشی.
- پیل: نماد قدرت و عظمت.
- تلمیح: اشاره به آیه قرآن «وَ مَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا» (هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر آنکه روزی اش بر عهده خداست) و تعبیر نادرست از آن.
پیام اصلی بیت: توکل کاذب و غلط درویش و توجیه تنبلی خود.
بیت ۸:
زنخدان فرو برد چندی به جیب / که بخشنده روزی فرستد ز غیب
معنی (قلمرو فکری): مرد مدتی چانه خود را در گریبان فرو برد (کنایه از اینکه دست از تلاش کشید و در فکر و امید واهی فرو رفت) به این امید که خداوندِ روزی دهنده روزی او را از عالم غیب و از جایی که انتظارش را ندارد بفرستد.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- زنخدان: چانه.
- جیب: گریبان یقه.
- چندی: مدتی (قید زمان).
- بخشنده: روزی دهنده خداوند (نهاد).
- غیب: پنهان نهان از چشم؛ عالم نادیده ها که خداوند فرشتگان و … در آن قرار دارند.
- نکات دستوری و زبانی:
- «روزی»: مفعول فعل «فرستد».
- «ز غیب»: متمم قیدی.
- «که»: حرف ربط تعلیل (زیرا) یا به معنای «به این امید که».
قلمرو ادبی:
- زنخدان فرو بردن به جیب: کنایه از به فکر فرو رفتن و در اینجا گوشه نشینی و دست از کار کشیدن.
- جیب غیب: جناس ناقص اختلافی.
- تلمیح: اشاره به آیه «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ» (خداوند روزی دهنده و صاحب قدرت استوار است).
پیام اصلی بیت: انتظار منفعلانه روزی از جانب خداوند بدون تلاش.
بیت ۹:
نه بیگانه تیمار خوردش نه دوست / چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست
معنی (قلمرو فکری): هیچ کس نه آشنا و نه غریبه به حال او دلسوزی نکرد و از او غمخواری ننمود. به همین دلیل مرد از ضعف و گرسنگی به قدری لاغر شد که مانند چنگ (سازی که تار دارد) تنها رگ و استخوان و پوستش باقی ماند.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- تیمار خوردن: غمخواری کردن دلسوزی کردن.
- چنگ: نوعی ساز که سر آن خمیده و دارای تار است.
- نکات دستوری و زبانی:
- «بیگانه» «دوست»: نهاد (حذف فعل «تیمار خورد»).
- «ش» در «خوردش»: مفعول (یعنی او را تیمار خورد).
- «ش» در «چنگش» و «پوست»: مضاف الیه (چنگِ او پوستِ او).
- «رگ و استخوان و پوست»: نهاد فعل «ماند».
- «چو چنگ»: قید تشبیه.
قلمرو ادبی:
- بیگانه دوست: تضاد (طباق) و مجاز از «همه مردم».
- رگ استخوان پوست: مراعات نظیر (تناسب) به دلیل هم نشینی در بدن.
- چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست: تشبیه (مرد به چنگ تشبیه شده به دلیل لاغری و برجسته شدن رگ و استخوان ها). وجه شبه: لاغر و نحیف شدن.
- چنگ: ایهام تناسب: ۱. آلت موسیقی (که با رگ و تار تناسب دارد). ۲. پنجه دست (که با رگ استخوان و پوست تناسب دارد).
- دوست پوست: جناس ناقص اختلافی.
پیام اصلی بیت: پیامد توکل کاذب و عدم تلاش: رنج تنهایی و ضعف جسمانی.
بیت ۱۰:
چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش / ز دیوار محرابش آمد به گوش
معنی (قلمرو فکری): وقتی به دلیل ضعف و ناتوانی جسمی دیگر صبر و هوشی برایش باقی نماند (کاملاً بی تاب شد) از جانب عالم غیب (به گوش او) ندایی رسید.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- چو: هنگامی که (قید زمان).
- محراب: در اینجا به معنای گوشه عبادتگاه یا به صورت مجاز از عالم غیب و معنویت.
- نکات دستوری و زبانی:
- «صبرش»: ضمیر «ش» در اینجا می تواند مضاف الیه برای «صبر» باشد (صبرِ او) یا متمم (برای او صبر نماند).
- «هوش»: معطوف به «صبر».
- «ز دیوار محرابش»: «ش» مضاف الیه برای «محراب». «ز» حرف اضافه به معنای «از».
- «به گوش آمد»: فعل مرکب به معنای «شنیده شد».
قلمرو ادبی:
- هوش گوش: جناس ناقص اختلافی.
- دیوار محراب: مجاز از عالم غیب یا درونِ مرد (صدای درونی وجدان).
- به گوش آمدن: کنایه از شنیده شدن.
پیام اصلی بیت: نقطه عطف داستان رسیدن ندای الهی در اوج ناامیدی درویش.
بیت ۱۱:
برو شیر درنده باش ای دغل / مینداز خود را چو روباه شل
معنی (قلمرو فکری): (ندا آمد) ای حیله گر و فریبکار! برو و مانند شیری درنده و باقدرت فعال باش و تلاش کن. خودت را مانند روباهی ناتوان و از کار افتاده بیکار و گوشه نشین رها نکن.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- دغل: فریبکار حیله گر دروغگو.
- مینداز: رها نکن دور نینداز.
- شل: ناتوان فلج لنگ.
- نکات دستوری و زبانی:
- «شیر درنده»: مسند فعل «باش».
- «ای دغل»: منادا.
- «خود را»: مفعول فعل «مینداز».
- «چو روباه شل»: قید تشبیه.
- این بیت شامل چندین فعل امر و نهی است: «برو» «باش» «مینداز».
قلمرو ادبی:
- شیر درنده باش: تشبیه فشرده (مرد به شیر تشبیه شده در ویژگی های قدرت و تلاش).
- شیر روباه: تضاد (قوی و ضعیف) و مراعات نظیر (از نوع حیوانات).
- شیر: نماد قدرت تلاش خودکفایی و پویایی.
- روباه: نماد تنبلی وابستگی بی ارادگی و حیله گری.
- خود را انداختن: کنایه از خود را ناتوان و بیکار نشان دادن.
پیام اصلی بیت: سرزنش توکل کاذب و دعوت به تلاش و کوشش فعالانه.
بیت ۱۲:
چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر / چه باشی چو روبه به وامانده سیر؟
معنی (قلمرو فکری): چنان کوشش کن که از تلاش تو مانند شیر (که از شکارش چیزی برای دیگران می ماند) چیزی برای دیگران (نیازمندان) باقی بماند. چرا باید مثل روباه منتظر باقیمانده غذای دیگران باشی و از دسترنج آنان سیر شوی؟
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- سعی: کوشش تلاش (مفعول).
- ماند: باقی بماند.
- وامانده: باقیمانده پس مانده (صفت فاعلی مرکب مرخم).
- سیر: سیر شدن قانع شدن (مسند).
- نکات دستوری و زبانی:
- «کز تو ماند»: که از تو باقی بماند.
- «چه»: قید پرسش انکاری به معنای «چرا».
- «چو شیر» «چو روبه»: قید تشبیه.
- جمله دوم یک پرسش انکاری است.
قلمرو ادبی:
- چو شیر: تشبیه (تلاش فرد به تلاش شیر).
- چو روبه: تشبیه (اتکای فرد به باقیمانده غذای دیگران به رفتار روباه).
- شیر روباه: تناسب و تضاد.
- شیر سیر: جناس ناقص اختلافی.
- واژه آرایی: تکرار واژه «چو».
پیام اصلی بیت: ترغیب به خودکفایی تلاش سازنده و بخشندگی به جای وابستگی و تنبلی.
بیت ۱۳:
بخور تا توانی به بازوی خویش / که سعیت بود در ترازوی خویش
معنی (قلمرو فکری): تا جایی که می توانی از حاصل دسترنج و تلاش خودت بهره مند شو؛ زیرا نتیجه و پاداش کوشش تو در ترازوی اعمال خودت سنجیده خواهد شد و عاید خودت می شود.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- بازو: به معنای «نیرو و توانایی» است (مجاز).
- سعی: کوشش تلاش (نهاد).
- ترازو: وسیله سنجش.
- نکات دستوری و زبانی:
- «بخور»: فعل امر به معنای «بهره مند شو».
- «تا توانی»: قید شرط.
- «به بازوی خویش»: متمم قیدی.
- «در ترازوی خویش بود»: مسند.
قلمرو ادبی:
- بازو: مجاز از قدرت و توانایی دسترنج و کوشش.
- در ترازوی خویش بودن: کنایه از اینکه نتیجه هر عملی به خود انسان بازمی گردد و اعمال انسان سنجیده می شود.
- سعی: استعاره مکنیه (سعی به چیزی تشبیه شده که در ترازو قرار می گیرد و سنجیده می شود).
- تلمیح: اشاره به آیات و احادیثی مانند «لَیسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَیٰ» (برای انسان جز حاصل کوشش او نیست) و «کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ» (هر نفسی در گرو اعمالی است که کسب کرده است).
پیام اصلی بیت: تأکید بر خوداتکایی و پاداش بر اساس تلاش فردی.
بیت ۱۴:
بگیر ای جوان دست درویش پیر / نه خود را بیفگن که دستم بگیر
معنی (قلمرو فکری): ای انسان توانا و جوان همت! دست پیرمرد نیازمند را بگیر و به او کمک کن. نه اینکه خودت را ناتوان و افتاده نشان دهی و دست یاری به سوی دیگران دراز کنی و بگویی دستم را بگیر.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- درویش: فقیر نیازمند.
- بیفگن: رها کن بینداز (بن مضارع: افکن).
- نکات دستوری و زبانی:
- «ای جوان»: منادا.
- «دست»: مفعول (در هر دو مورد).
- «درویش پیر»: مضاف الیه برای «دست».
- «خود را»: مفعول فعل «بیفگن».
- «دستم»: ضمیر «م» مضاف الیه برای «دست».
- «بگیر»: فعل امر.
قلمرو ادبی:
- جوان پیر: تضاد و تناسب.
- دست گرفتن: کنایه از کمک کردن.
- دست: آرایه تکرار.
- خود را بیفکندن: کنایه از خود را ناتوان و محتاج نشان دادن.
پیام اصلی بیت: دعوت به یاری رسانی و پرهیز از تظاهر به ناتوانی برای کسب کمک.
بیت ۱۵:
خدا را بر آن بنده بخشایش است / که خلق از وجودش در آسایش است
معنی (قلمرو فکری): بخشش و رحمت خداوند شامل حال آن بنده ای می شود که مردم از وجود و اعمال او در آسایش و راحتی باشند و به دیگران نیکی برساند.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- خدا را: فک اضافه (بخشایشِ خدا). «را» نشانه مالیکت یا اختصاص.
- بخشایش: عفو رحمت آمرزش (نهاد).
- خلق: مردم.
- نکات دستوری و زبانی:
- «بخشایش»: نهاد فعل «است».
- «بر آن بنده»: متمم.
- «وجودش»: «ش» مضاف الیه.
- «در آسایش است»: مسند.
قلمرو ادبی:
- خدا خلق بخشایش بنده: مراعات نظیر (تناسب) به دلیل هم نشینی معنایی در حوزه دین و معنویت.
- واج آرایی: تکرار صامت «ش» که به ایجاد موسیقی درونی کمک می کند.
- وجود: مجاز از اعمال و رفتار و خیر و برکت.
- تمثیل و تلمیح: اشاره به حدیث پیامبر اسلام (ص) که می فرمایند: «خیر الناس اَنفَعُهُم لِلناس» (بهترین مردم سودمندترین آنها برای مردم است).
پیام اصلی بیت: ارزش والای خدمت به خلق در نزد خداوند و کسب رحمت الهی از طریق آن.
بیت ۱۶:
کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست / که دون همتانند بی مغز و پوست
معنی (قلمرو فکری): کسی بخشش و جوانمردی می کند که دارای خرد و اندیشه باشد (یعنی افراد عاقل و فهیم بخشنده اند)؛ زیرا انسان های فرومایه و بی اراده تنها ظاهری از انسان بودن دارند و فاقد اندیشه و اراده هستند.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- کرم ورزیدن: بخشندگی کردن جوانمردی کردن.
- سر: در اینجا به معنای «وجود» یا «شخص» (مجاز).
- مغز: مجاز از عقل خرد اندیشه.
- دون همت: کوتاه همت فرومایه دارای طبع پست و کوتاه اندیشه (نهاد).
- پوست: مجاز از ظاهر و پوچ بودن.
- نکات دستوری و زبانی:
- «کرم»: مفعول فعل «ورزد».
- «آن سر»: نهاد.
- «بی مغز و پوست»: مسند. «و» در اینجا به معنای «به همراه» «همراهی».
قلمرو ادبی:
- سر: مجاز از شخص وجود.
- مغز: مجاز از عقل خرد و اندیشه.
- پوست: مجاز از ظاهر پوچ بودن تهی بودن.
- مغز پوست: تضاد (درون و بیرون حقیقت و ظاهر) و مراعات نظیر (در ساختار بدن).
- بی مغز: کنایه از نادان و بی فکر.
- واج آرایی: تکرار صامت «ر».
پیام اصلی بیت: بخشندگی نشانه خردمندی و والاهمتی است در مقابل بخل و فرومایگی.
بیت ۱۷:
کسی نیک بیند به هر دو سرای / که نیکی رساند به خلق خدای
معنی (قلمرو فکری): کسی در هر دو جهان (دنیا و آخرت) رستگار و سعادتمند خواهد شد و لطف و رحمت الهی را خواهد دید که به بندگان خداوند نیکی و احسان کند.
قلمرو زبانی:
- واژگان دشوار:
- بیند: ببیند مشاهده کند.
- سرا: خانه جهان.
- هر دو سرای: دنیا و آخرت.
- خلق: مردم آفریدگان.
- نکات دستوری و زبانی:
- «کسی»: نهاد.
- «نیک»: قید.
- «خلق خدای»: متمم برای فعل «رساند».
- «نیکی»: مفعول فعل «رساند».
- این بیت به شیوه بلاغی بیان شده و دارای تقدیم و تأخیر است.
قلمرو ادبی:
- هر دو سرای: استعاره از دنیا و آخرت.
- خلق خدا: مراعات نظیر (تناسب).
- نیک نیکی: جناس ناقص افزایشی (از یک ریشه و تفاوت در حرف یا پسوند).
- تلمیح: اشاره به آیات و احادیثی مانند «فَمَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّةٍ خَیراً یَرَهُ» (پس هر که هم وزن ذره ای نیکی کند آن را می بیند) و حدیث «اَلدُّنیا مَزرَعَه الآخِرَة» (دنیا مزرعه آخرت است) و آیه «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ» (اگر نیکی کنید به خودتان نیکی کرده اید).
پیام اصلی بیت: تأکید بر پاداش اخروی و رستگاری حاصل از نیکی به خلق خدا.
شعر نیکی با داستانی نمادین پیام خوداتکایی و کمک به دیگران را به زیبایی تمام به تصویر می کشد. توکل راستین زمانی حاصل می شود که بنده در کنار کوشش و تلاش دستگیر همنوعان خود نیز باشد.
درک عمیق مفاهیم: نکات کلیدی و پیوندهای معنایی
شعر نیکی فراتر از یک داستان ساده حاوی لایه های عمیقی از حکمت و معرفت است که درک آنها برای دانش آموزان رشته تجربی نیز اهمیت فراوانی دارد. این مفاهیم در واقع پایه و اساس اخلاق و سبک زندگی توحیدی را شکل می دهند.
توکل واقعی در برابر توکل کاذب
یکی از مهم ترین مفاهیمی که در این شعر به آن پرداخته شده تمایز میان توکل صحیح و توکل کاذب است. درویش داستان در ابتدا با دیدن روزی رسانی غیرمستقیم خداوند به روباه ناتوان به برداشت نادرستی از توکل می رسد. او گمان می کند توکل به معنای دست کشیدن از هرگونه تلاش و انتظار روزی از غیب است. این نوع توکل که به انفعال تنبلی و بیکاری منجر می شود توکل کاذب نام دارد. در مقابل ندای غیبی به او می آموزد که توکل حقیقی همراه با سعی و کوشش فعالانه است. مؤمن واقعی کسی است که هم به قدرت مطلق خداوند اعتماد دارد و هم با تکیه بر اراده و توانایی های خود برای رسیدن به اهدافش تلاش می کند. روزی رسانی خداوند از طریق اسباب و علل دنیوی صورت می گیرد و تلاش انسان یکی از این اسباب مهم است.
ضرورت تلاش خودکفایی و پویایی
شعر به وضوح بر اهمیت تلاش و خودکفایی تأکید دارد. داستان شیر که با شکار خود هم نیاز خویش را برطرف می کند و هم باقیمانده آن را برای روباه ناتوان باقی می گذارد نمادی از انسان فعال و مسئولیت پذیری است که با کار و کوشش خود نه تنها زندگی خود را تأمین می کند بلکه می تواند منبع خیر و برکت برای دیگران نیز باشد. پیام شعر این است که انسان نباید منتظر دست دیگران باشد بلکه باید با بازوی خویش روزی کسب کند. این مفهوم با آموزه های بسیاری از فرهنگ ها و ادیان مطابقت دارد که کار و تلاش را عبادت می دانند.
نقش یاری رسانی به همنوع
یکی دیگر از درس های کلیدی شعر تأکید بر کمک به همنوع است. بیت «بگیر ای جوان دست درویش پیر / نه خود را بیفگن که دستم بگیر» به صراحت انسان را به دستگیری از نیازمندان و کمک به ضعفا دعوت می کند. این بخش از شعر معنای توکل را تکمیل می کند و نشان می دهد که توکل صحیح نه تنها به معنای تلاش فردی است بلکه در پیوند با مسئولیت پذیری اجتماعی و همدلی نیز قرار دارد. بخشش و کرم ورزیدن نشانه خردمندی و والامنشی است و در نهایت آرامش و آسایش دیگران به سعادت خود انسان در دو جهان می انجامد.
تلمیحات قرآنی و احادیث
شعر نیکی به صورت هنرمندانه ای با آموزه های قرآنی و احادیث اسلامی پیوند خورده است. مفاهیمی چون رزاق بودن خداوند (تلمیح به «و ما من دابّة فی الارض الّا علی الله رزقها») اهمیت تلاش و اینکه انسان جز حاصل کوشش خود را ندارد (تلمیح به «لیس للانسان الّا ما سعی») و پاداش نیکی در دنیا و آخرت (تلمیح به «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره» و «ان احسنتم احسنتم لانفسکم») همگی ریشه های عمیق در متون دینی دارند. این تلمیحات به شعر عمق و اعتبار بیشتری بخشیده و آن را به یک متن دینی و اخلاقی نزدیک می کنند.
آسایش و راحتی دیگران از برکت وجود ما نه تنها موجب رستگاری در این دنیا می شود بلکه بخشایش و عنایت خداوند را نیز در پی دارد؛ زیرا نیکی به خلق نیکی به خداست.
واژه نامه جامع درس اول فارسی یازدهم
برای درک کامل شعر نیکی و آمادگی برای امتحانات تسلط بر معنی واژگان دشوار ضروری است. در این بخش واژگان مهم درس اول فارسی یازدهم به ترتیب حروف الفبا آورده شده اند:
- آفریننده: آفریدگار خداوند.
- اُفتاد: افتادن رخ دادن.
- برآمد: ظاهر شد پدیدار گشت.
- بازو: در اینجا مجاز از نیرو و توانایی دسترنج.
- بخشایش: عفو رحمت آمرزش.
- بخشنده: روزی دهنده خداوند.
- بدین: با این.
- برّنده: تیز بُرّنده.
- بی دست و پای: ناتوان معلول.
- بیفگن: ناتوان نشان دادن بینداز (بن مضارع: افکن).
- بیند: ببیند مشاهده کند.
- پیلان: جمع «پیل» فیل ها.
- ترازو: وسیله سنجش.
- تکیه: اعتماد اطمینان توکل.
- تیمار خوردن: غمخواری کردن دلسوزی کردن.
- چنگ: پنجه یا نوعی ساز (در شعر ایهام تناسب دارد).
- چو: هنگامی که مانند.
- چون: چگونه.
- حکایت: داستان سرگذشت.
- خلق: مردم آفریدگان.
- دغل: فریبکار حیله گر دروغگو.
- دگر روز: روز دیگر فردای آن روز.
- درویش: تهیدست فقیر.
- دون همت: کوتاه همت فرومایه دارای طبع پست و کوتاه اندیشه.
- دیده: چشم.
- را: حرف اضافه به معنی «برای» یا نشانه مفعول صریح.
- رزق: روزی.
- روزی رسان: خداوند.
- روزی: خوراک رزق.
- زنخدان: چانه.
- سرا: خانه جهان (در ترکیب «دو سرا» به معنی دنیا و آخرت).
- سعی: کوشش تلاش.
- شل: ناتوان فلج لنگ.
- شغال: جانوری از تیره سگان.
- شوریده رنگ: آشفته حال پریشان.
- صبر: تحمل بردباری.
- صُنع: آفرینش ساختن.
- غیب: پنهان نهان از چشم؛ عالم نادیده ها.
- فرو ماندن: متحیر شدن در شگفت شدن.
- قوت: خوراک غذا رزق روزانه.
- کزین: که از این.
- کرم ورزیدن: بخشندگی کردن جوانمردی کردن.
- کنج: گوشه.
- گوش: عضو شنوایی.
- لطف: مهربانی نیکویی.
- ماند: باقی بماند.
- محراب: در اینجا گوشه عبادتگاه یا مجاز از عالم غیب.
- مغز: مجاز از عقل و اندیشه.
- مور: مورچه.
- ناگزیر: ناچار حتمی.
- نگون بخت: بدبخت بداقبال.
- هوش: عقل فهم.
- وامانده: باقیمانده پس مانده.
- وجود: در اینجا مجاز از اعمال و رفتار و خیر و برکت.
- یقین: اطمینان قطعیت.
راهنمای آمادگی برای امتحان: نکات مهم و سؤالات پرتکرار
برای کسب نمره عالی در امتحان فارسی یازدهم به ویژه در بخش مربوط به درس اول شعر نیکی لازم است با ساختار سؤالات آشنا شوید و بر نکات کلیدی تمرکز کنید. در اینجا راهنمایی برای مطالعه مؤثر و نمونه سؤالات متداول آورده شده است.
استراتژی مطالعه مؤثر
- معنی روان ابیات: اولین گام تسلط بر معنی دقیق و روان تک تک ابیات است. سعی کنید مفهوم کلی هر بیت را با زبان ساده بازگو کنید.
- قلمروهای سه گانه: برای هر بیت نکات قلمرو زبانی (معنی واژگان نکات دستوری نقش کلمات) قلمرو ادبی (آرایه های ادبی نمادها ویژگی های شعری) و قلمرو فکری (پیام اصلی و مفهوم هر بیت) را به صورت جداگانه و دقیق مطالعه کنید.
- نمادها و مفاهیم اصلی: نمادهایی مانند شیر و روباه و مفاهیم کلیدی توکل صحیح و کاذب تلاش و کمک به همنوع را عمیقاً درک کنید.
- تلمیحات: به تلمیحات قرآنی و احادیث اشاره شده در شعر توجه ویژه داشته باشید و معنای آن ها را در بافت شعر درک کنید.
- تمرین و تکرار: پس از مطالعه خودتان سعی کنید ابیات را تحلیل کنید و نکات را استخراج کنید. با دوستانتان تبادل نظر کنید.
انواع سؤالات امتحانی
سؤالات درس اول معمولاً ترکیبی از بخش های زیر هستند:
- معنی بیت یا مصراع: از شما خواسته می شود معنی روان و ساده یک یا چند بیت را بنویسید.
- قلمرو زبانی: شامل پرسش درباره معنی واژه نقش دستوری کلمات نوع جمله حذف یا جهش ضمیر.
- قلمرو ادبی: شناسایی آرایه های ادبی (مانند تشبیه استعاره کنایه جناس تضاد مراعات نظیر) نمادها یا تشریح مفهوم یک آرایه.
- قلمرو فکری: استخراج پیام اصلی بیت یا کل شعر تفاوت مفاهیم (مانند توکل صحیح و کاذب) یا بیان ارتباط شعر با آموزه های دینی.
- سؤالات ترکیبی: ترکیبی از قلمروهای مختلف در یک سؤال.
نمونه سؤالات تشریحی با پاسخ کوتاه
-
قالب شعر نیکی چیست و دلیل انتخاب این قالب برای چنین محتوایی چه می تواند باشد؟
پاسخ: قالب شعر نیکی مثنوی است. این قالب برای روایت داستان ها و بیان مطالب طولانی و آموزشی مناسب است زیرا در هر بیت دو مصراع با هم هم قافیه هستند و این امر دست شاعر را برای ادامه دادن و توضیح مطالب باز می گذارد.
-
بی دست و پای در بیت اول کنایه از چیست؟
پاسخ: بی دست و پای در بیت اول کنایه از ناتوانی و معلولیت روباه است.
-
مور و پیل در بیت هفتم چه مفاهیم نمادینی دارند؟
پاسخ: مور نماد ضعف کوچکی و بی تلاشی است در حالی که پیل نماد قدرت و عظمت است.
-
در بیت نهم چه آرایه های ادبی وجود دارد؟ دو مورد را نام ببرید.
پاسخ: در بیت نهم آرایه هایی مانند تضاد (بیگانه و دوست) مراعات نظیر (رگ استخوان پوست) تشبیه (چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست) و ایهام تناسب (چنگ) وجود دارد.
-
دغل در بیت یازدهم به چه کسی اشاره دارد و چه مفهومی را منتقل می کند؟
پاسخ: دغل به درویش اشاره دارد و مفهوم فریبکار و حیله گر را منتقل می کند؛ یعنی کسی که خود را ناتوان جلوه می دهد تا از تلاش بگریزد.
-
منظور از زنخدان فرو برد چندی به جیب در بیت هشتم چیست؟
پاسخ: این عبارت کنایه از گوشه نشینی دست از تلاش کشیدن و در امید واهی فرو رفتن است؛ به این امید که روزی بدون کوشش از غیب برسد.
-
پیام اصلی بیت سیزدهم (بخور تا توانی به بازوی خویش / که سعیت بود در ترازوی خویش) چیست؟
پاسخ: پیام اصلی این بیت تأکید بر خوداتکایی تلاش فردی و اینکه نتیجه هر تلاشی مستقیماً عاید خود انسان می شود.
-
چرا خداوند بخشایش خود را بر بنده ای قرار می دهد که خلق از وجودش در آسایش است (بیت پانزدهم)؟
پاسخ: زیرا در آموزه های اسلامی خدمت به خلق و نیکی به همنوع از مهم ترین اعمال مورد رضایت خداوند است و موجب کسب رحمت و بخشایش الهی می شود. بهترین مردم سودمندترین آنها برای مردم است.
-
سر و مغز در بیت شانزدهم هر کدام مجاز از چه مفهومی هستند؟
پاسخ: سر مجاز از وجود یا شخص انسان است و مغز مجاز از عقل و اندیشه است.
-
بیت هفدهم (کسی نیک بیند به هر دو سرای / که نیکی رساند به خلق خدای) به کدام آموزه دینی تلمیح دارد؟
پاسخ: این بیت به آموزه هایی مانند «فَمَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّةٍ خَیراً یَرَهُ» (هر که هم وزن ذره ای نیکی کند آن را می بیند) و «اَلدُّنیا مَزرَعَه الآخِرَة» (دنیا مزرعه آخرت است) و «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ» (اگر نیکی کنید به خودتان نیکی کرده اید) تلمیح دارد.
نتیجه گیری و جمع بندی
درس اول فارسی یازدهم با عنوان شعر نیکی بیش از یک متن ادبی برای آموزش واژگان و آرایه هاست؛ این شعر یک درس زندگی است که مفاهیم عمیق توکل تلاش و همیاری را در قالبی داستانی و نمادین به مخاطب عرضه می کند. ابوالمعالی نصرالله منشی با ظرافت خاصی این پیام اخلاقی را منتقل می کند که روزی رسان حقیقی خداوند است اما روزی اش را از مسیر کوشش و سعی بندگان می رساند. توکل واقعی هرگز به معنای انفعال و دست کشیدن از کار نیست بلکه ایمان به تدبیر الهی در کنار سخت کوشی و فعالیت های ثمربخش است.
همچنین این شعر بر مسئولیت اجتماعی انسان و اهمیت کمک به همنوعان تأکید ویژه ای دارد. نیکی کردن به دیگران نه تنها موجب آسایش جامعه می شود بلکه بخشایش و رحمت الهی را در دو جهان برای نیکی کننده به ارمغان می آورد. درک صحیح این مفاهیم نه تنها به شما در کسب موفقیت در امتحانات فارسی کمک می کند بلکه بینش عمیق تری نسبت به ارزش های اخلاقی و انسانی می بخشد.
امیدواریم این تحلیل جامع و نکته محور از شعر نیکی مسیر یادگیری و تسلط شما را بر این درس تسهیل کرده باشد. برای تسلط بیشتر بر مباحث ادبیات فارسی مطالعه فعال و پیگیر سایر دروس و تمرین مستمر نکات زبانی و ادبی را فراموش نکنید.